جدول جو
جدول جو

معنی قناعت کردن - جستجوی لغت در جدول جو

قناعت کردن
توسنگیدن
تصویری از قناعت کردن
تصویر قناعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
قناعت کردن
بسنده کردن
تصویری از قناعت کردن
تصویر قناعت کردن
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قصارت کردن
تصویر قصارت کردن
شستن، شستشو دادن، برای مثال امام خواجه که بودش سر نماز دراز / به خون دختر رز خرقه را قصارت کرد (حافظ - ۲۷۲ حاشیه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قیامت کردن
تصویر قیامت کردن
کنایه از شور و غوغا کردن، هنگامه برپا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عنایت کردن
تصویر عنایت کردن
توجه کردن، یاری کردن، لطف کردن، کنایه از بخشیدن
فرهنگ فارسی عمید
(خوا / خاشُ دَ)
مهارت نمودن. استادی نشان دادن چنانکه بر حریف پیروز شود. غالب آمدن:
چودر بازی صناعت کرد بهرام
ز عرصه، شاه بیرون رفت ناکام.
نظامی
لغت نامه دهخدا
هنگامه کردن شور و غوغا و هنگامه بر پا کردن: قیامت می کنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن مسلم نیست طوطی را در ایامت شکر خایی
فرهنگ لغت هوشیار
شستن شستشو دادن شستن: امام خواجه که بودش سر نماز دراز بخون دختر رز خرقه را قصارت کرد. (حافظ 90)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنایت کردن
تصویر عنایت کردن
امداد نمودن، توجه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شفاعت کردن
تصویر شفاعت کردن
وساطت کردن توسط کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
فرمان بردن نیوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زراعت کردن
تصویر زراعت کردن
کاشتن و کشت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صناعت کردن
تصویر صناعت کردن
مهارت نمودن، استادی نشان دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شناعت کردن
تصویر شناعت کردن
طعنه زدن سرزنش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنایت کردن
تصویر عنایت کردن
توجه کردن، محبت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قیامت کردن
تصویر قیامت کردن
((~. کَ دَ))
هنگامه به پا کردن، کار بزرگ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قضاوت کردن
تصویر قضاوت کردن
داوری کردن، داورزیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
Obey
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قضاوت کردن
تصویر قضاوت کردن
Adjudicate, Judge, Officiate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قضاوت کردن
تصویر قضاوت کردن
juger, officier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قضاوت کردن
تصویر قضاوت کردن
судить , вести
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
gehorchen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قضاوت کردن
تصویر قضاوت کردن
urteilen, amtieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قضاوت کردن
تصویر قضاوت کردن
orzekać, oceniać, przewodniczyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
слухати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قضاوت کردن
تصویر قضاوت کردن
julgar, oficiar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قضاوت کردن
تصویر قضاوت کردن
судити , проводити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
obedecer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
obbedire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قضاوت کردن
تصویر قضاوت کردن
adjudicar, juzgar, oficiar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
слушать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
obedecer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اطاعت کردن
تصویر اطاعت کردن
słuchać
دیکشنری فارسی به لهستانی